توضیح عکس: ایزابل آگرستی (Isabelle Agresti) کوهنورد فرانسوی، در آگوست سال ،1979 از این سه زن در کنار هم در روستای شامونی فرانسه عکسی گرفته است.
هنری آگرستی (Henri Agresti) که به عنوان مربی و استاد در دانشکده ملی اسکی و کوهنوردی فرانسه تدریس میکرد، این سه زن یعنی جونکو تابی (Junko Tabei) از ژاپن، فانتوگ (Phanthog) از تبت، واندا روتکیویچ (Wanda Rutkiewicz) از لهستان، را دعوت کرد.
هنری و ایزابل یک تیم بودند که باید یک مسیر جدید به سمت کوه فوراکر (Foraker) که در پارک ملی دنالی (Denali) قرار داشت، ایجاد میکردند. این دو نفر اولین کسانی بودند که در سال 1968 از کوه کوهِرَنک (Koh-e-Rank) در هندوکش افغانستان صعود کردند.
هنری آگرستی می گوید: عکس این سه زن مرا یاد لحظات قشنگ آن زمان می اندازد.
جونکو تابی (Junko Tabei)
جونکو تابی یک معلم پیانو بود و بعدها به عنوان نویسنده و حافظ محیط زیست، شروع به کار کرد. او در ماه می و در سال 1975 به کوه اورست که ارتفاعی حدود ۸٬۸۴۸ متر دارد، صعود کرد. این بانو در یک خانواده ی فقیر و جنگ زده در ژاپن به دنیا آمده بود. پس از بزرگ شدن نیز مانند بسیاری از هم سن و سالانش اندام کوچک و ظریفی داشت و قد او نیز حدود یک متر و ۴۹ سانتی متر بود. بسیاری از مردم او را انسان ضعیفی می دیدند با این حال او در برابر این برچسب منفی مقاومت کرد. در ده سالگی با اردوی مدرسه از یک آتشفشان بالا رفت و این کار زندگی او را متحول کرد.
او همچنین باید با افکار عمومی دوران خود که مادران باید در خانه بمانند و از خانواده خود مراقبت کنند، می جنگید. بسیاری از افراد عقیده داشتند که زنان از نظر جسمی نمی توانند از یک کوه که ارتفاع زیادی دارد، صعود کنند.
تابی، 35 سال داشت و مادر یک کودک سه ساله بود که همسرش در خانه از او مراقبت می کرد. او پس از صعود به اورست نیز فرزند دیگری به دنیا آورد. این بانو پس از بالا رفتن از اورست شناخته شد اما در وبسایت خودش نوشته است که به سیزده قله که بیش از 7000 متر ارتفاع داشتند، نیز صعود کرده است. او همچنین از بلندترین کوه هایی که در 60 یا 70 کشور وجود دارند، بالا رفت. در هر صورت او یک ماجراجویی بزرگ و شگفت انگیزی را انجام داده است. او از آن به بعد به افراد آسیب دیدهای که در کوه اورست دچار مشکل می شدند و در سال 2011 به قربانیان زلزله در کشور خود کمک می کرد. تابی که الهام بخش دختران و زنان بسیاری بود، در سال 2016 و در سن 77 سالگی بر اثر سرطان درگذشت و سراسر جهان بخاطر مرگ او سوگوار شد.
خاطرات او با نام علاقه به مکان های مرتفع: زندگی کوهستانی جونکو تابی، در سال 2017 به زبان انگلیسی منتشر شد. شانون اودوناگه چایلد (Shannon O’Donoghue Child) در یادداشتی در سایت باشگاه آلپاین آمریکا، از «قدردانی تابی از اطرافیانش» نوشت. تابی از اقوام و دوستانش به خصوص همسرش که از او برای رسیدن به آرزویش حمایت کرده بود و همچنین سایر زنان کوهنورد تشکر کرد.»
فانتوگ (Phanthog)
فانتوگ (Phanthog) از تبت چین اولین زنی است که از سمت تبت به اورست صعود کرد. کاری که او در آن زمان انجام داد، برای خیلی از کوهنوردان نشدنی بود. نام او در تاریخ به عنوان اولین زنی که از آن سمت به اورست صعود کرده است ماندگار شد. او در کودکی زندگی سختی داشت و در یک خانواده فقیر روستایی تبتی به دنیا آمده بود. زمانی که در هشت سالگی، پدرش را از دست داد، مجبور شد کار کند تا برای تامین خانواده و خرج خانه به مادرش کمک کند.
او در مصاحبه ای گفت: «من مجبور بودم هر روز 30 تا 35 کیلوگرم بار را در جادههای پر پیچ و خم هیمالیا تحمل کنم، گاهی این کار بیش از ده ساعت طول میکشید.
او در 20 سالگی در یک کارخانه مشغول به کار بود، اما با توجه به شرایط و قدرت بدنی اش برای تیم کوهنوردی چین انتخاب شد. او در اولین تجربه خود در سال 1959 موفق شد به قله کوه موزتاغ آتا (Muztagh Ata)، در پامیر صعود کند.
مقاله مرتبط پیشنهادی برای مطالعه: آیا کسی تا به حال به هر چهارده قله بلند جهان صعود کرده است؟
در اورست، او 37 ساله بود و سه فرزند داشت. او بعدها به خبرنگاران درباره تصمیم صعود به اورست گفت: «در آن زمان تصمیم خود را گرفتم که به قله برسم. من این کار را نه تنها از طرف خودم، بلکه از طرف 400 میلیون خواهر چینیام انجام دادم تا نشان دهم که ما زن ها می توانیم همان کاری را انجام دهیم که مردان انجام می دهند.»
همچنین او در مصاحبه ای با Outside Online گفت: « ما زنان اراده قوی داریم. مشکلات نمیتوانند ما را متوقف کنند. به همین دلیل من توانستم به بلندترین قله جهان صعود کنم و نیمی از آسمان را فتح کنم.»
او پس از صعود سه انگشت خود را به خاطر سرمازدگی از داد.
در سال های پس از صعود، او فعالیت های زیادی انجام داد و بسیار فعال بود. به عنوان مثال پنج بار به عنوان نماینده کنگره ملی خلق انتخاب شد. همچنین به همراه همسرش به شهر زادگاهش یعنی ووشی در استان جیانگ سو چین نقل مکان کرد و در آنجا به عنوان معاون مدیر کمیسیون ورزش و فرهنگ مشغول به کار شد. مجلات در سال 1986 به نقل از او نوشتند: “هنوز دلم برای کوه هایی که بر فراز تبت بومی من هستند، تنگ می شود.”
او حامل پرچم المپیک در المپیک پکن در سال 2008 بود. سال بعد، در سن 70 سالگی، طی مراسمی در مرکز ملی ورزشی المپیک در پکن مورد تقدیر قرار گرفت. او در سال 2014 به علت بیماری دیابت درگذشت.
واندا روتکیویچ (Wanda Rutkiewicz)
کوهنورد بزرگ لهستانی واندا روتکیویچ (Wanda Rutkiewicz) سومین زن در جهان و اولین لهستانی بود که توانست در 16 اکتبر 1978 به اورست صعود کند. او در آن زمان 35 سال داشت و این کار یک افتخار بزرگ برای او محسوب می شود. او قبل از مرگش در کانگچنجونگا در سال 1992 به هشت قله از 14 قله 8000 متری جهان صعود کرد. همچنین او اولین زنی بود که به قله کی ۲ صعود کرد. در زمان مرگ، واندا 49 ساله بود.
در سال 1974 روتکیویچ در کوه های پامیر بود که هلیکوپتر او را برای یک گردهمایی بین المللی کوهنوردان به کمپ اصلی برد. او در آنجا با آرلین بلوم (Arlene Blum) از برکلی کالیفرنیا ملاقات کرد تا درباره سازماندهی تیم زنان با هم صحبت کنند. او که از رفتار نابرابر نسبت به زنان و مردان ناامید شده بود، قصد داشت چند سفر تمام زنانه را رهبری کند. (بلوم قرار بود در سال 1978 صعود زنان به آناپورنا را رهبری کند). روتکیویچ، کریستینا پالموسکا (Krystyna Palmowska)، و آنا چروینسکا (Anna Czerwinska) در سال 1985 به عنوان اولین تیم زنان به نانگا پاربات صعود کردند. لیلین بارارد (Liliane Barrard) فرانسوی اولین زنی بود که سال قبل به همراه همسرش موریس به این قله صعود کرده بود. روتکیویچ با این زوج در کی ۲ بود. متاسفانه این زوج در هنگام پایین آمدن از کوه کشته شدند.
روتکویچ همراه کوهنورد مکزیکی کارلوس کارسولیو (Carlos Carsolio) به کانگچنجونگا صعود کرد. طبق اخبار موجود کارلوس زودتر به قله رسید و در راه بازگشت با روتکویچ رو به رو شد.
او در مصاحبهای گفت: «نمی توانستم به روتکویچ مستقیم بگویم که بالا نرود. به او گفتم واندا هوا خیلی سرد است، ممکن است صعود زمان بر باشد. هوای مسیر بد است. اما من به او نگفتم، واندا بس کن، با من بیا پایین. من به خودم اجازه ندادم جلوی رویای او را بگیرم. می دانستم که حتی اگر زندگی او به خطر بیفتد، این تصمیم او بود.»
او بیشتر رفت و دو روز منتظر ماند، اما هرگز برنگشت و هرگز پیدا نشد.
او کاملا فردی مصمم و رک بود و میدانست از خود و دیگران چه میخواهد، البته گرم و شوخ طبع هم بود. آگاتا شوست کووسکا (Agata Szostkowska) دختر یک زن تدوینگر فیلم در لهستان، درباره واندا نوشت: «من و مادرم او را به عنوان زنی بسیار مهربان و مودب و خونگرم یاد میکنیم.»
برخی از کوهنوردان با کار واندا موافق بودند. آنها معتقدند: چرا ریسک نکنیم؟ هر کوهنوردی هر چند وقت یکبار یکی از انگشتان دست یا پای خود را از دست می دهد.
واترمن (Waterman) در این مورد گفت:” تعداد زیادی از کوهنوردان در خانهی کوکوچکا (Kukuczka) که یک کوهنورد لهستانی بود جلسهای برگزار کردند. آنها به انگشتان دست و پای همدیگر اشاره کردند و گفتند: “اوه، تو انگشت کوچک خود را از دست دادی؟ یا تو انگشت وسط نداری؟ این صحبت ها نشان میدهد که کوهنوردان لهستانی در صعود خود موفق بودند. کوهنوردان غربی تعداد کمی از انگشتان خود را از دست دادند.
واترمن ادامه میدهد: «او یک زن جذاب، زیبا و قوی بود.»
الیزابت هاولی (Elizabeth Hawley) یک مورخ هیمالیایی، در مجله امریکن آلپاین (American Alpine) نوشت: ” نام واندا روتکیویچ به عنوان یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ ثبت خواهد شد.”
لیست زنانی که به اورست صعود کرده اند
این لیست از زنانی است که به اورست صعود کردند. همچنین به تاریخچه کوچکی از زنان آمریکای شمالی در اورست نگاهی بیندازید.
آنها عبارتند از مارتی هوی (Marty Hoey) یک کوهنورد و شخص دیگری اهل عشایر، یوتا (Utah) عضو گروه نجات در پیست اسکی که احتمالاً اولین زن آمریکایی است که به قلهی کوه رسیده بود. و استیسی آلیسون (Stacy Allison) یک کوهنورد پورتلندی و اهل ایالت اورگن (Oregon) بود که در سپتامبر 1988 با صعود خود قدرت زنان آمریکایی را به جهان نشان داد. سه روز بعد از آن پگی لوس (Peggy Luce) که یک دوچرخه سوار اهل سیاتل بود، از کوه بالا رفت.
مقاله مرتبط پیشنهادی برای مطالعه: یک مرد، یک سگ و پیاده روی در سرتاسر جهان
با این حال، در سال 1986، شارون وود (Sharon Wood) کانادایی که اولین زن آمریکای شمالی بود به همراه دواین کونگدون (Dwayne Congdone) اهل تبت، به اورست صعود کرد و در سراسر کشور خود مشهور شد.
وود در خاطرات خود به نام رایزینگ (Rising) که در سال 2019 منتشر شد، دربارهی نتایج این صعود و این نقطه عطف در زندگی نوشت: «هرگز انتظار نداشتم که صعود من به اورست انقدر در زندگی من تاثیر داشته باشد. هر روز یک دوست یا غریبه، یک روزنامه نگار، دانشجو، سخنرانان، یا یک کوهنورد مشتاق یا حتی یک هوادار در مورد صعود من به اورست صحبت میکنند. اورست درهای جدیدی را به روی من باز کرده و دنیای من را بزرگ کرده است. خیلی وقتها در میان دوستان و اطرافیان میشنوم که از صعود من به این کوه دوست داشتنی صحبت میکنند. اورست برای من مثل یک دوست صمیمی است.
اورست زندگی همهی آنها را تغییر داد.
۰ دیدگاه