ما در جنگلهای آمازون بولیوی خیس عرق درحال قدم زدن بودیم. از سرتاپا وسایل مخصوص دفع حشره پوشیده بودیم و از کنار ریشهها، درختان انگور و مورچههای غولپیکر میگذشتیم. به همراه دستیار تحقیق محلی من دینو نیت (Dino Nate)، همکارم روزینگر (Rosinger) و خودم پشت سر خولیو (Julio) که یکی از دوستان مردم Tsimane و راهنمای ما بود حرکت میکردیم. Tsimane گروهی از افرادی هستند که برای به دست آوردن غذا باغبانی کرده و در این منطقه گرم و مرطوب زندگی میکنند.
پسر سه ساله خولیو با وجود اینکه هیچ لباس محافظتی نپوشیده بود بدون توجه به گرما و حشرات پشت سر ما با خوشحالی در جنگل پرسه میزد و باعث میشد از اینهمه عرقی که کرده بودم شرمنده شوم.
پیدا کردن منابع آب آشامیدنی در مکانهای مختلف
ما جلوی درختی که بهنظر میرسید کوچک باشد اما مشخص شد که یک درخت بزرگ انگور است توقف کردیم. خولیو به ما گفت مردم Tsimane زمانی که در جنگلهای قدیمی هستند و به آب نیاز دارند برای پیدا کردن منابع آب آشامیدنی از آن استفاده میکنند. او با قداره خود ضرباتی محکم از هر طرف به درخت انگور زد و با هر ضربه خود تکههای پوست درخت را در هوا پراکنده کرد. دو دقیقه بعد او یک بخش یک متری از درخت را برید. از این تکه درخت آب بیرون زد، او آن را روی دهانش گذاشت و برای اینکه عطش خود را برطرف کند چند ثانیه از آن آب نوشید و سپس آن را به من تعارف کرد. من بطری آبم را زیر پوسته درخت گذاشتم و به اندازه یک فنجان آب جمع کردم. طعم آب خیلی خوب بود، سبک بود و کمی مزه گچ میداد و تقریباً گازدار بود.
به عنوان بخشی از تحقیقات میدانی از خولیو و بقیه مردم Tsimane پرسیدم چطور آب آشامیدنی مورد نیاز خود را در مکانهای مختلف (در خانه خود، در زمینها، در رودخانهها یا جنگلها) تامین میکنند. او به من گفت فقط دو نوع از درختان انگور برای تامین آب مورد استفاده قرار میگیرند، بقیه درختان یا آب ندارند یا آب آنها شما را بیمار میکند. اما وقتی در مورد درختان انگور دیگر حرف میزد من به زحمت تفاوت آنها را تشخیص میدادم. درختان انگور یک منبع پنهان آب هستند. مشاهدات خولیو یک سوال اساسی در مورد سازگاری انسان ایجاد میکند: چطور تاریخ تکاملی ما باعث ایجاد استراتژیهایی شدهاند که ما برای تامین آب مورد نیاز خود استفاده میکنیم، به ویژه در محیطهایی که آب تمیز آماده در دسترس نیست؟
نقشه ذهنی منابع آب آشامیدنی
اینجا در جنگل، ما در محیطی حضور داشتیم که از نظر منابع آب آشامیدنی نسبتاً غنی بود اما وقتی از نهرها هم دور میشدیم خولیو دقیقاً میدانست از کجا و چطور باید آب تهیه کند. انسانها تنها موجوداتی نیستند که میتوانند منابع طبیعی آب را ردیابی کنند، بسیاری از حیوانات هم برای پیدا کردن محل منابع مهم آب از اطراف خود نقشههای ذهنی میسازند و حتی بعضی از آنها هم محیط خود را برای پیدا کردن آب تغییر میدهند. اما ما از این نظر که اقدامات بیشتری انجام میدهیم منحصربهفرد هستیم.
در طول تاریخ مردم برای اطمینان از دسترسی به آب، محیط خود را بهشدت تغییر دادهاند. برای مثال شهر تاریخی روم یعنی قیصریه را در نظر بگیرید.؛ زمانی که این شهر در 2000 سال پیش ساخته شد در این منطقه آب شیرین کافی برای تامین نیاز یک شهر وجود نداشت. به دلیل اهمیت جغرافیایی که این منطقه برای حکومت استعماری رومیها داشت آنها با بهکارگیری بردههایی که در معدن کار میکردند برای انتقال آب از چشمههایی که 16 کیلومتر از شهر فاصله داشتند مجموعهای از قناتها را احداث کردند. این مجموعه، آب مورد نیاز تقریباً 50.000 نفر را تأمین میکرد، یعنی به ازای هر نفر 145 لیتر آب تامین میکرد.
وابستگی انسان به آب
امروزه شهرها برای تأمین منابع آب آشامیدنی مردم از شبکههای گسترده توزیع آب استفاده میکنند که باعث پیشرفت قابل توجهی در بهداشت عمومی شده است. وقتی مقدار زیادی آب داریم میزان اهمیت آن را فراموش میکنیم. اما وقتی آب ارزشمند باشد تبدیل به تمام فکر و ذکر ما میشود. تنها چیزی که برای ایجاد نگرانی در مردم کافی است، اخبار مربوط به تمام شدن یا آلودگی آب است.
بدون وجود آب کافی عملکردهای جسمی و شناختی ما کاهش پیدا میکند. بدون وجود آب ما در عرض چند روز میمیریم. به این ترتیب انسانها بیش از سایر پستانداران به آب وابسته هستند. تحقیقات اخیر منابع اصلی آب مورد نیاز ما و نحوه سازگاری ما با روشهای رفع این تشنگی را مشخص کردهاند. بهنظر میرسد به همان اندازه که غذا در تکامل انسان مؤثر بوده آب هم تاثیر داشته است.
عرق کردن یکی از مهمترین عوامل تکامل انسان
برای درک نحوه تاثیر گذاری منابع آب آشامیدنی بر روی دوره تکامل انسان باید فصل مهمی از دوران ماقبل تاریخ را بررسی کنیم. حدود دو یا سه میلیون سال پیش در آفریقا در جایی که انسان تبارها (اعضا خانوادههای انسانی) اولین بار تکامل می یافتند آب و هوا خشک تر می شد. در این مدت ژنهای انسانهای نوع (Australopithecus ) وارد ژنهای نوع امروزی انسانها یعنی (Homo) شدند.
در دوره این تحول، تناسب بدن تغییر پیدا کرد. Australopithecus کوتاه و تنومند بودند، اما انسانهای خردمند قد بلندتر و لاغرتر بودند و از بخشهای سطحی بیشتری ساخته شده بودند. این تغییرات باعث شد اجداد ما کمتر در معرض تابش نور خورشید قرار داشته باشند و در عوض بیشتر در معرض وزش باد قرار بگیرند. همین هم باعث میشد توانایی آنها برای دفع گرما افزایش پیدا کند و در مصرف آب بیشتر صرفهجویی شود.
سایر سازگاریهای کلیدی هم با این تغییر در طرح بدن همراه بودند. به دلیل اینکه تغییرات آب و هوا، جنگلها را تبدیل به علفزار کرد، انسانهای اولیه در سفر بر روی دو پا در محیطهای باز مهارت بیشتری به دست آوردند، موهای بدن خود را از دست دادند و غدد عرق بیشتری در بدن آنها ایجاد شد. با توجه به نتایج کارهای نینا جابلونسکی (Nina Jablonski) از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا و پیتر ویلر (Peter Wheeler) از دانشگاه جان مورز لیورپول در انگلستان، این سازگاریها توانایی اجداد ما را برای تخلیه گرمای اضافی برای حفظ یک دمای ایمن برای بدن در زمان حرکت افزایش داده است. در ادامه روشهای پیدا کردن منابع آب آشامیدنی را بیشتر بررسی میکنیم.
مقاله مرتبط پیشنهادی برای مطالعه: گرمایش زمین چطور و چگونه به ما آسیب می زند
انواع غدد عرق انسان
غدد عرق بخشهای مهمی از گزارش ما هستند. پستانداران سه نوع غدد عرق دارند: غدد آپوکرین (apocrine)، غدد چربی (sebaceous) و غدد اکرین (eccrine). غدد اکرین برای تولید عرق، آب و الکترولیت را در داخل سلولها به حرکت درمیآورد، انسانها نسبت به پستانداران دیگر غدد عرق اکرین بیشتری دارند.
یک پژوهش جدید توسط دنیل آلدیا (Aldea) و همکارانش از دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد که ممکن است جهشهای مکرر ژنی به نام Engrailed 1 منجر به فراوانی غدد عرق اکرین شده باشد. در محیطهای نسبتاً خشک مانند محیطهایی که انسانهای اولیه در آن تکامل یافته بودند تبخیر عرق باعث خنک شدن پوست و رگهای خونی میشود که همین به نوبه خود هسته بدن را خنک میکند.
انسانهای اولیه با داشتن این سیستم خنک کننده قدرتمند میتوانستند بیشتر از سایر پستانداران فعالیت داشته باشند. درواقع بعضی از محققان معتقدند ممکن است شکار مداوم (روشی که در آن حیوان را تا جایی که گرمای بدنش بیش از حد بالا برود، میدوانند) برای اجداد ما یک استراتژی مهم دستیابی به غذا باشد، استراتژی که اگر آنها راهی برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد بدن خود نداشتند نمیتوانستند از آن استفاده کنند. همچنین این سیستم خنک کننده باعث میشد زمان بیشتری برای جتسجوی منابع آب آشامیدنی داشته باشند.
جنبه های منفی تعریق
با اینحال این توانایی افزایش تعریق، جنبههای منفی هم دارد و باعث افزایش خطر کم آبی بدن میشود. مارتین هورا (Martin Hora) از دانشگاه چارلز در پراگ و همکارانش اخیراً نشان دادند که گونه انسانهای راست قامت (Homo erectus ) قادر بودند قبل از از دست دادن 10 درصد از توده بدن در هوای داغ ساوانا حدود 5 ساعت به شکار مداوم بپردازند. در کل در انسانها از دست دادن 10 درصد از توده بدن در اثر کم آبی، نقطهای است که بعد از آن انسان با خطرات جدی مانند مشکلات فیزیولوژیکی و شناختی روبرو میشود و مایعات داخل وریدی نیاز به آبرسانی مجدد خواهند داشت.
نیاز بیشتر انسان به منابع آب آشامیدنی
آسیبپذیری ما در برابر کم آبی بدن به این معنی است که ما در مقایسه با پسرعموهای اولیه خود وابستگی بیشتری به منابع آب آشامیدنی خارجی داریم، همچنین نیاز ما به آب خیلی بیشتر از حیواناتی مانند گوسفند، شتر و بز است که با بیابان سازگار هستند و میتوانند بدون اینکه جانشان به خطر بیفتد 20 تا 40 درصد از آب بدن خود را از دست بدهند. این حیوانات یک بخش اضافی به نام شکمبه در روده خود دارند که میتواند آب را مانند یک سپر درونی در برابر کم آبی بدن ذخیره کند.
نیاز پستانداران بیابانی به آب
در واقع میزان سازگاری پستانداران بیابانی در برابر کم آبی متفاوت است. بعضی از این ویژگیها مربوط به عملکرد کلیههای آنها است که میتواند تعادل آب بدن و نمک را حفظ کند. اندازه و شکل کلیههای پستانداران متفاوت است در نتیجه میزان توانایی آنها در غلیظ کردن ادرار و در نتیجه حفظ آب بدن متفاوت است. برای مثال موش صحرایی میتواند چندین ماه بدون مصرف آب زنده بماند، یکی از دلایل آن توانایی کلیههای این گونه موش در غلیظ کردن ادرار است.
میزان توانایی بدن انسان در بازیابی آب از دست رفته
انسانها هم تا حدی میتوانند این کار را انجام دهند. زمانی که ما مقدار زیادی از آب بدن خود را از طریق عرق کردن از دست میدهیم، یک شبکه پیچیده از هورمونها و مدارهای عصبی، کلیههای ما را وادار میکنند که با غلیظ کردن ادرار آب بدن را حفظ کنند. اما توانایی ما برای انجام این کار محدود است و ما نمیتوانیم به اندازه موش صحرایی بدون مصرف آب شیرین زنده بمانیم و باید به دنبال منابع آب آشامیدنی مورد نیاز خود باشیم.
همچنین نمیتوانیم آب را از قبل در بدن خود ذخیره کنیم. شتر بیابانی قادر است مقدار کافی آب بنوشد و آن را برای چند هفته در بدن خود ذخیره کند. اما اگر انسانها بیش از حد مایعات بنوشند میزان خروجی ادرار به سرعت افزایش پیدا میکند. اندازه روده و میزان تخلیه معده ما سرعت آبرسانی مجدد ما را محدود میکند. بدتر از همه اینکه اگر با سرعت زیادی سریع آب بنوشیم تعادل الکترولیت بدن ما از بین میرود و دچار هیپوناترمی (کاهش غیر عادی سطح سدیم در خون) میشویم که به همان اندازه از دست دادن آب بدن و شاید حتی بیشتر از آن کشنده است.
حتی در شرایط مطلوب که غذا و منابع آب آشامیدنی بهراحتی در دسترس هستند مردم بعد از ورزش سنگین حداقل تا 24 ساعت نمیتوانند آب بدن خود را بازیابی کنند. بنابراین ما باید میان نحوه از دست دادن و بازیابی مجدد آب بدن خود تعادل ایجاد کنیم.
روش پیدا کردن منابع آب آشامیدنی: رفع تشنگی
چند هفته بعد از اولین کار میدانی که در سال 2009 در بولیوی انجام دادم، شب، بعد از شام، ترکیب تشنگی و گرسنگی باعث شد یک پاپایای بزرگ بخورم. زمانی که میوه رسیده را میخوردم آب میوه از چانهام پایین میریخت. در آن لحظه خیلی به این موضوع فکر نکردم اما بلافاصله بعد از اینکه شب وارد پشهبند شدم متوجه اشتباهم شدم.
در جنگل آمازون بولیوی، شبها رطوبت هوا به 100 درصد میرسد. من هر شب قبل از خواب همه لباسهایم را به جز لباس زیر درمیآوردم، سپس آنها را کنار هم محکم جمع میکردم و داخل کیسههای پلاستیکی بزرگ زیپدار میگذاشتم که تا صبح روز بعد خیس نشوند. بعد از اینکه حدود یک ساعت در پشهبند دراز کشیدم و دعا میکردم باد خنکی بوزد و بدنم را خنک کند حس وحشتناکی پیدا کردم؛ باید به دستشویی میرفتم.
با درک زمانی که باید برای لباس پوشیدن، دستشویی رفتن و سپس جمع کردن و جا دادن لباسهایم صرف میکردم خودم را برای خوردن پاپایا سرزنش کردم. آن شب دوباره هم مجبور شدم این فرآیند را تکرار کنم. داشتم فکر میکردم در آن میوه چقدر آب وجود داشت، بعداً مشخص شد که سه لیوان آب در پاپایا وجود دارد پس تعجبی نداشت که مجبور شدم به دستشویی بروم.
منابع آب آشامیدنی پنهان: غذاها
شاید انعطافپذیری رژیم غذایی ما بهترین دفاعی باشد که در برابر کم آبی بدن در اختیار داریم. با توجه به درسی که من از یک راه سخت در آن شب تلخ یاد گرفتم میزان آب موجود در غذاها به کل مصرف آب بدن کمک میکند پس غذاها هم منابع آب آشامیدنی هستند.
در ایالات متحده حدود 20 درصد از آب مصرفی مردم از طریق غذا تأمین میشود، با این وجود تحقیقاتی که بر روی مردم Tsimane انجام دادم مشخص کرد که غذاهایی مانند میوهها تا 50 درصد از کل آب مصرفی بدن آنها را تأمین میکند. بزرگسالان ژاپنی که کمتر از بزرگسالان آمریکایی آب مینوشند هم حدود نیمی از آب مصرفی بدن خود را با استفاده از غذاهایی که میخورند تأمین میکنند. جمعیتهای دیگر از راهکارهای مختلفی برای تامین آب مورد نیاز خود استفاده میکنند. دامداران Daasanach در شمال کنیا مقدار زیادی شیر مصرف میکنند که 87 درصد آن از آب تشکیل شده است. آنها همچنین ریشههای گیاهانی که سرشار از آب هستند را میجوند.
مقاله مرتبط پیشنهادی برای مطالعه: ثبت واقعیت تلخ تغییرات زمین و انسان ها در اثر حوادث محیط زیستی
سازگاری شامپانزه ها برای تامین منابع آب آشامیدنی
نزدیکترین اقوام اولیه به ما یعنی شامپانزهها برای تامین منابع آب آشامیدنی مورد نیاز خود از نظر رژیم غذایی و رفتاری سازگاری پیدا کردهاند. آنها برای به دست آوردن آب سنگهای مرطوب را لیس میزنند و از برگهایی مانند اسفنج استفاده میکنند. جیل پروتز (Jill Pruetz) متخصص پوست و مو از دانشگاه ایالتی تگزاس متوجه شد در مکانهای خیلی گرمی مانند ساوانا در Fongoli سنگال، شامپانزهها غارهای خنک را برای زندگی انتخاب میکنند و به جای روز در طول شب به دنبال غذا میگردند، به این ترتیب میتوانند استرس گرمایی را به حداقل برسانند و آب بدن خود را حفظ کنند. اما در کل نخستیهای غیر انسان بیشتر آب مورد نیاز خود را از میوهها، برگها و سایر غذاها دریافت میکنند.
منابع آب آشامیدنی: میزان آب مصرفی مورد نیاز برای هر فرد
بر اساس پژوهش انجام شده توسط هرمان پونتزر (Herman Pontzer) از دانشگاه دوک و همکارانش، انسانها به شکلی تکامل یافتهاند که با وجود توانایی بیشتر در عرق کردن نسبت به شامپانزهها و سایر میمونها به آب کمتری نیاز دارند. با این حال وابستگی بیشتر ما به منابع آب آشامیدنی خارجی در مقایسه با آب موجود در غذاها به این معنی است که ما برای حفظ آب بدن خود باید بیشتر تلاش کنیم.
اما میزان دقیق آبی که بدن را سالم نگه میدارد در میان جمعیتهای مختلف و حتی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در حال حاضر دو توصیه متفاوت برای تأمین آب وجود دارد که یکی از آنها مربوط به مصرف آب موجود در غذا است. اولین مورد از آکادمی ملی پزشکی ایالات متحده است که توصیه میکند مردان در روز 3.7 لیتر آب و زنان 2.7 لیتر آب مصرف کنند. اما زنان باردار و زنانی که شیر میدهند باید 300 تا 700 میلیلیتر بیشتر آب مصرف کنند. دومین مورد توصیه سازمان ایمنی مواد غذایی اروپا است که پیشنهاد میدهد مردان در روز 2.5 لیتر و زنان 2 لیتر آب مصرف کنند و زنان باردار و شیرده هم به همان میزان قبل آب مصرفی خود را افزایش دهند. مردان نسبت به زنان به آب بیشتری نیاز دارند زیرا بدن آنها بزرگتر است و به صورت متوسط ماهیچههای بیشتری دارند.
این موارد توصیههای اجباری نیستند که حتماً باید به آنها پایبند بمانید. این موارد بر اساس نظرسنجیها و پژوهشهای انجام شده بر روی مردم در مناطق خاص و بر اساس متوسط جمعیت محاسبه شدهاند. هدف این اعداد و ارقام این است که عمده نیاز به منابع آب آشامیدنی را برای افراد سالم و فعالی فراهم کنند که در محیطهای معتدل و محیطهایی که آب و هوای آنها کنترل میشود زندگی میکنند.
سرنخهای تشخیص میزان نیاز هر فرد به منابع آب آشامیدنی
بعضی از مردم با توجه به عواملی مانند عادتهای زندگی، آب و هوا، سطح فعالیت و سن ممکن است به آب بیشتر یا کمتری نیاز داشته باشند. در واقع مصرف آب حتی در مکانهایی که منابع آب کم نیست هم متغیر است برای مثال در ایالات متحده بیشتر مردان در روز بین 1.2 تا 6.3 لیتر و زنان بین 1 تا 5.1 لیتر آب مصرف میکنند. در طول تکامل بشر هم احتمالاً آب مصرفی اجداد ما بر اساس میزان فعالیت، دما، قرار گرفتن در معرض باد و نور خورشید، اندازه بدن و میزان در دسترس بودن آب متغیر بوده است.
با این حال ممکن است دو نفر با سن و وضعیت جسمی مشابه که در یک محیط و با منابع آب آشامیدنی یکسان زندگی میکنند مقادیر بسیار متفاوتی آب دریافت کنند اما هر دو حداقل در کوتاه مدت سالم باشند. چنین تنوعی ممکن است مربوط به تجربههای اولیه زندگی باشد. انسانها در زمان رشد جنین یک دوره حساس را پشت سر میگذارند که بر روی بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی بدن تأثیر میگذارد مانند اینکه چطور بدن میزان آب را متعادل نگه میدارد. ما در طول دوران بارداری و شیردهی در مورد محیط غذایی خود سرنخهایی دریافت میکنیم، ممکن است میزان نیاز به آب فرزندان بر اساس این اطلاعات شکل بگیرد.
حساسیت دوران جنینی در برابر کم آبی
پژوهشهای تجربی نشان داده است که محدودیت آب در میان موشها و گوسفندهای باردار منجر به تغییرات مهمی در نحوه تشخیص کم آبی بدن در فرزندان آنها میشود. بدن نوزادان مادرانی که آب کافی مصرف نکردهاند حتی قبل از آنکه تشنه شوند و به دنبال آب بگردند هم کم آبی بیشتری نسبت به فرزندان مادرانی دارند که آب کافی مصرف کردهاند. (یعنی ادرار و خون فرزندانی که کم آبی دارند غلیظتر است.) این یافتهها نشان میدهند تنظیم حساسیت نسبت به کم آبی در رحم ایجاد شده است.
بنابراین سرنخهایی که مردم در طول دوران رشد در مورد آبرسانی به بدن و منابع آب آشامیدنی در محیط دریافت میکنند میتواند نحوه درک آنها از تشنگی و میزان آبی که بعداً در طول زندگی خود مصرف میکنند را مشخص کند. بهعبارتدیگر این تجربههای اولیه بچهها را برای میزان آب موجود در محیط آماده میکنند. اگر یک خانم باردار در محیطی کم آب زندگی کند و دچار کم آبی مزمن شود ممکن است فرزند او در آینده به صورت مداوم آب کمتری مصرف کند و این ویژگی باعث سازگاری او با مناطقی میشود که پیدا کردن آب سخت است، با این حال برای آزمایش این نظریه به اقدامات بیشتری نیاز است.
تمیز نگهداشتن منابع آب آشامیدنی
گرچه تجربههای اولیه زندگی ممکن است بدون آگاهی ما میزان آبی که مینوشیم را تعیین کند اما پیدا کردن منابع آب سالم چیزی است که خودمان آن را یاد میگیریم. برخلاف من که به صورت تصادفی در مورد اثرات آبرسانی پاپایا مطلع شدم، مردم Tsimane عمدتاً به دنبال غذاهای سرشار از آب میگشتند. در محیطی که آب تمیز وجود ندارد اگر به جای نوشیدن آب، غذاهای حاوی آب بخوریم ممکن است با عوامل بیماریزای کمتری برخورد کنیم. در واقع مطالعات من نشان داد آن دسته از افراد Tsimane که آب مورد نیاز خود را بیشتر از غذاها و میوههایی مانند پاپایا تأمین میکردند کمتر دچار اسهال میشدند.
جمعبندی
در بسیاری از جوامع، سنتهای غذایی توسعه یافته است که شامل نوشیدنیهای کم الکل و تخمیر شده هستند که میتوانند منابع مهمی برای آبرسانی به بدن باشند زیرا مواد تخمیر شده باکتریها را از بین میبرند. (از طرف دیگر نوشیدنیهایی که درصد الکل بالاتری دارند تولید ادرار را افزایش میدهند و در نتیجه باعث تخلیه ذخایر آب بدن میشوند) مردم Tsimane هم مانند سایر افرادی که در جنگلهای آمازون زندگی میکنند یک نوشیدنی تخمیری به نام چیچا مصرف میکنند که از یوکا یا کاساوا تهیه میشود. مردان قوم Tsimane که چیچا مصرف میکردند کمتر دچار کم آبی میشدند.
مصرف آب کافی یکی از قدیمیترین و ضروریترین چالشهای پیش روی بشریت است. بنابراین شاید عجیب نباشد که ما مکان منابع آب آشامیدنی را در ذهن خود ترسیم میکنیم، فرقی ندارد این یک توقفگاه در بزرگراه باشد، چشمهای در بیابان یا یک گیاه جنگلی. زمانی که خولیو درخت انگور را میبرید پسرش هم همراه من او را تماشا میکرد و مکان این منابع مهم آب را یاد میگرفت. من شاهد نحوه عملکرد این فرآیند در میان نسلها بودم. با این کار متوجه شدم عرق کردن و پیدا کردن راههایی برای جایگزین کردن آبی که از دست میدهیم بخش بزرگی از چیزی هستند که ما انسانها را میسازد.
۰ دیدگاه