روش استفاده درست از زمان: فقر زمانی ناشی از وسواس فرهنگی
استفاده درست از زمان کار سختی است. فقر زمانی بر روی تمام فرهنگها تأثیر میگذارد و همه افراد از هر قشر اقتصادی با آن مواجه میشوند. بسیاری از ما چنین احساسی داریم. در سال 2012 حدود 50 درصد از کارکنان آمریکایی گزارش دادند که «همیشه عجله دارند» و 70 درصد آنها «هرگز» زمان کافی نداشتند. در سال 2015 بیش از 80 درصد کارکنان گفتند زمان مورد نیاز خود را در اختیار ندارند.
اگر نگران این هستید که کمبود زمان یک مشکل مخصوص جهان اول باشد و حس میکنید فقط باید با آن کنار بیایید باید بدانید که اینطور نیست. کمبود زمان یک مشکل جدی است و هزینههای گزافی هم برای شخص و جامعه دارد.
دادههایی که من و افراد دیگر جمعآوری کردهایم ارتباطی را بین کمبود زمان و بدبختی نشان میدهد. افرادی که دچار فقر زمانی هستند کمتر خوشحال هستند، بهرهوری کمتری دارند و بیشتر دچار استرس میشوند. آنها کمتر ورزش میکنند، غذاهای چربتری میخورند و بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی هستند. فقر زمانی ما را مجبور میکند با مسائل کنار بیاییم. برای مثال به جای آماده کردن یک شام مغذی فقط چیپس و سس گواک برمیداریم و درحالیکه به صفحه نمایش خود خیره شدهایم بیخیال چیپس میجویم.
منشاء مشکل کمبود زمان
واضحترین توضیح برای مشکل عدم استفاده درست از زمان این است که ما نسبت به نسلهای قبلی زمان بیشتری را به کار کردن اختصاص میدهیم اما شواهد موجود این نظریه را تائید نمیکنند. برای مثال خاطرات زمانی نشان میدهند اوقات فراغت مردان در ایالات متحده در طی 50 سال گذشته از 6 ساعت به 9 ساعت در هفته افزایش یافته است و زمان فراغت زنان هم از 4 ساعت به 8 ساعت در هفته افزایش پیدا کرده است.
با این وجود چرا ما احساس میکنیم بیشتر از همیشه با کمبود وقت مواجه هستیم؟
شناخت تلههای زمانی
فقر زمانی از ناهماهنگی میان ساعاتی که در اختیار داریم با ساعاتی که نیاز داریم سرچشمه نمیگیرد، این فقر از نحوه تفکر ما و ارزشی که برای آن ساعات قائل هستیم ناشی میشود. این موضوع به همان اندازه که ساختاری است در زمینه روانشناختی نیز جای میگیرد. ما پیوسته با هم در ارتباط هستیم. زمانی که وقت آزاد پیدا میکنیم آمادگی استفاده از آن را نداریم پس وقت خود را تلف میکنیم. یا به خودمان می گوییم نباید استراحت کنیم و در آنوقت آزاد هم کار میکنیم. اولین گام برای استفاده هوشمندانه از زمان شناختن تلههای زمانی است که در زندگی شما وجود دارند.
اولین تله زمانی: وقفههای تکنولوژیکی ساعات ما را میشکنند و تبدیل به کانفتیهای کوچک میکنند
تکنولوژی باعث میشود در زمان خود صرفهجویی کنیم اما در عین حال زمان ما را هدر میدهد. چنین پدیدهای با عنوان پارادوکس خودمختاری شناخته میشود. ما برای استفاده درست از زمان از تکنولوژی گوشیهای همراه برای داشتن اختیار در مورد انتخاب زمان و نحوه انجام کار خود استفاده میکنیم اما از قضا ما همیشه درحال کارکردن هستیم.
زمانهای طولانی وقت آزادی که قبلاً با استفاده از آنها لذت میبردیم حالا مدام به خاطر وقفههای ناشی از استفاده از تلفنهای همراه پر میشوند. در این وضعیت ما از لحاظ روانی مالیات پرداخت میکنیم و به این صورت زمان فراغت ما به شکلی تقسیم میشود که استفاده از آن دشوار میشود.
استفاده درست از زمان: کانفتی زمان چیست؟
من و سایر پژوهشگران به این پدیده «کانفتی زمان» می گوییم، یعنی بخشهایی از ثانیهها و دقیقههایی که برای انجام چند کار بیثمر هدر رفتهاند. هدر رفتن هر بخش مشکل زیادی ایجاد نمیکند اما آن کانفتی باعث افزایش چیزی مخربتر میشود.
برای یادگیری روش استفاده درست از زمان این مثال را در نظر بگیرید. فرض کنید ساعت 7 یک ساعت وقت آزاد دارید. در طول آن زمان آزاد دو ایمیل دریافت میکنید که هر دو را چک کرده و به یکی جواب میدهید. چهار پیام در توییتر دریافت میکنید و برای پاسخ دادن به یکی از آنها به بخش پاسخها میروید، سه پیام از طرف همکاران خود در Slack دریافت میکنید که از شما سوالاتی میپرسند یا درخواستی دارند، یکی از این پیامها را جواب میدهید و سه پیام دیگر را نادیده میگیرید.
یک آلارم دارید که به شما یادآوری میکند فردا روز تولد مادرتان است و باید با او تماس بگیرید و چهار پیام از دوست خود دریافت میکنید که قصد دارد برای آخر هفته بعدی برنامه بچیند و شما به هر چهار پیام جواب میدهید. هر یک از این رویدادها فقط چند ثانیه زمان شما را میگیرند اما در مجموع باعث ایجاد دو اثر منفی میشوند.
چرا ما احساس میکنیم بیشتر از همیشه با کمبود وقت مواجه هستیم؟
اثرات منفی کانفتی زمان
اولین اثر حجم زیادی از وقتی است که از ساعت آزاد شما میگیرند. چند مورد از این وقفهها که در ظاهر بیضرر به نظر میرسند میتوانند 10 درصد از این وقت استراحت شما را بگیرند. با این حال تحقیقات نشان میدهد برآورد ما از این وقفهها محافظهکارانه است بنابراین معمولاً ممکن است وضعیت بدتر از این باشد.
دومین و تهاجمیترین اثر کانفتی زمان روشی است که این پدیده ساعت استراحت شما را تقسیم میکند. به احتمال زیاد این وقفهها به صورت تصادفی در طول یک ساعت شما توزیع میشوند پس یک ساعت استراحت تبدیل به چندین تکه کوچک میشود که گاهی اوقات فقط 5 یا 6 دقیقه طول میکشد. حتی اگر برای خود این قانون را گذاشتهاید که برای استفاده درست از زمان به پیامها پاسخ ندهید یا خیلی سریع به آنها پاسخ ندهید باز هم این وقفهها با یادآوری همه کارهایی که میتوانید یا باید انجام دهید باعث میشوند کیفیت آن بخشهای استراحت پایین بیاید.
همچنین بعد از تغییر وضعیت ذهنی از زمان حال به فعالیتی که باعث ایجاد استرس میشود طول میکشد تا از نظر شناختی بهبود پیدا کنید. در نتیجه افراد لذت کمتری از اوقات فراغت خود میبرند و زمانی که از آنها درخواست میشود در مورد آن فکر کنند، برآورد آنها این است که زمان آزاد آنها کمتر از مقدار زمان واقعی بوده که در واقع در اختیار داشتهاند. کانفتی زمان باعث میشود فقر زمانی خود را بیش از حد واقعی آن احساس کنیم.
تله زمانی دوم: ما بیش از حد بر روی پول تمرکز کردهایم
تله بعدی که اجازه استفاده درست از زمان را نمیدهد یک وسواس فرهنگی است که نسبت به کار کردن و کسب درآمد وجود دارد. ما به اشتباه تصور میکنیم این پول است که خوشبختی بیشتری به ارمغان میآورد نه زمان. پژوهشها نشان میدهند پول از ما در برابر ناراحتی حفاظت میکند اما شادی را نمیخرد. زمانی که به اندازه پرداخت صورت حسابها، پسانداز کردن برای آینده و سرگرم شدن پول درآوردیم، کسب درآمد بیشتر دیگر خیلی تأثیری بر روی خوشبختی ما ندارد.
بر اساس دادههای به دست آمده از 1.7 میلیارد نفر در 165 کشور جهان پژوهشگران توانستند مقدار واقعی پولی (به دلار) که بعد از اضافه شدن پول بیشتر به آن دیگر باعث افزایش خوشبختی نمیشود را محاسبه کنند. بعد از اینکه ما در سال 65.000 دلار آمریکا (یا 60.000 دلار جهانی) به دست آوردیم، دیگر پول نمیتواند میزان خندیدن یا لبخند زدن ما در روز را پیشبینی کند. بعد از اینکه در سال 105.000 دلار آمریکا (یا 95.000 دلار جهانی) به دست آوردیم، پول دیگر نمیتواند افکار ما را در مورد خوب عمل کردن در زندگی پیشبینی کند.
در واقع زمانی که مردم پول زیادی به دست میآوردند (سالانه 105.000 دلار در ایالات متحده) از آن لحظه فکر میکنند عملکردشان در زندگی بدتر شده است. زمانی که ثروتمند میشویم زندگی خود را با افرادی که از ما ثروتمندتر هستند مقایسه میکنیم.
استفاده درست از زمان: از راهحلهای اشتباه اجتناب کنید
قطعاً پول داشتن از ما در برابر استرس محافظت میکند. زمانی که اتومبیل شما خراب میشود پول راهحل مشکل است. زمانی که پول نقد در اختیار خود دارید اگر شرایط بحرانی نباشد میتوانید آرامش خاطر داشته باشید. اما اجتناب کردن از نتایج منفی با ایجاد نتایج شادتر فرق دارد. چون این نکته خیلی مهم است دوباره تکرار میکنم که: پول شادی نمیخرد.
فرهنگی که به جای توجه به استفاده درست از زمان به اشتباه بر روی کسب درآمد بیشتر وسواس دارد معتقد است زمانی میتوانید وقت بیشتری داشته باشید که از نظر مالی ثروتمند تر باشید. ما فکر میکنیم «من سخت کار میکنم و بیشتر پول درمیآورم پس بعداً میتوانم اوقات فراغت بیشتری داشته باشم.» این یک راهحل اشتباه است. نتیجه تمرکز بر روی کسب ثروت فقط افزایش تمرکز بر روی کسب ثروت است.
تله زمانی سوم: ما برای زمان خود ارزش قائل نمیشویم
به خاطر وسواس فرهنگی که نسبت به پول وجود دارد بسیاری از مردم به شکلی از پول خود محافظت میکنند که برای میزان زمان در دسترس آنها نتایج منفی به دنبال دارد. در نظرسنجی ما 52 درصد از افرادی که از نظر مالی مشکلی نداشتند اما به شدت با کمبود زمان مواجه بودند (والدین شاغل با فرزندان جوان) گفتند که ترجیح میدهند به جای زمان بیشتر پول بیشتری داشته باشند.
از آنها پرسیدیم اگر بر فرض 100 دلار به آنها جایزه بدهیم چطور از این پول برای افزایش خوشبختی خود استفاده میکنند. فقط 2 درصد از آنها جواب دادند از این پول برای صرفهجویی بیشتر در زمان مانند سفارش مواد غذایی استفاده میکنند. افرادی که بدون شک میتوانستند برای زمان ارزش قائل باشند (افرادی که به صورت متوسط 3 میلیون دلار در بانک داشتند) هم میگفتند ترجیح میدهند پول بیشتری داشته باشند.
استفاده درست از زمان: شناخت ارزش زمان
برای استفاده درست از زمان باید ارزش آن را درک کنیم. اندازهگیری ارزش زمان برای ما سخت است. حتی اگر معامله بدی بین پول و زمان انجام دهیم (برای مثال برای اینکه به اندازه هر گالن بنزین 10 سنت صرفهجویی کنیم راه خودمان را 10 مایل دورتر کنیم) به نظر نمیرسد انتخاب بدی کرده باشیم. دلیلش این است که ما واقعاً نسبت به ارزش آن زمان آگاه نیستیم.
زمانی که سفری را با پروازهای غیرمستقیم رزرو میکنیم تا فقط کمی در هزینه بلیتها صرفهجویی کنیم در یک تله زمانی میافتیم. فرض کنید در آن پرواز 300 دلار صرفهجویی میکنید، اما این کار باعث میشود در کل 8 ساعت از زمان تعطیلات خود را از دست بدهید و همچنین به این خاطر که باید صبح زود برای عوض کردن هواپیما بیدار شوید خستگی و استرس شما هم بیشتر میشود. آیا برای داشتن 8 ساعت تعطیلات بیشتر (به اندازه یک روز کاری کامل) و خستگی و استرس کمتر 300 دلار پرداخت میکنید؟
یک تله زمانی ساده
این تله ساده است: ما در صورت امکان زمانی که نباید این کار را انجام دهیم به سراغ قیمتهای ارزانتر میرویم. بهتر است برای درک روش استفاده درست از زمان مثال بنزین را دقیقتر بررسی کنیم. شما همیشه به اندازه شش دقیقه راه خود را دورتر میکنید و به یک پمپ بنزین متفاوت میروید. به این شکل به اندازه هر گالن بنزین 15 سنت صرفهجویی میکنید و چهار بار در ماه هم باک بنزین خود را پر میکنید. به شکل ناگهانی به نظر میرسد این کار ارزشش را دارد، شش دقیقه زمان زیادی نیست و میتوانید پسانداز بیشتری داشته باشید.
15 سنت 15 گالن بنزین = 2.25 دلار صرفهجویی برای هر بار رفتن به پمپ بنزین
2.25 دلار × 4 بار رفتن به پمپ بنزین در ماه = 9.00 دلار پسانداز در ماه
9.00 دلار در ماه در طول 12 ماه = 108 دلار پسانداز در سال
اما کسی که نسبت به تلههای زمانی آگاه است همه چیز را به شکل دیگری میبیند:
6 دقیقه راه در هر بار پیمودن آن مسیر × 4 بار رفتن به پمپ بنزین = 24 دقیقه تلف شده در هر ماه
24 دقیقه در هر ماه × 12 ماه = 4.8 ساعت تلف شده در هر سال
اگر این مثال را به این شکل در نظر بگیرید شما برای پسانداز کردن 108 دلار تقریباً 5 ساعت زمان میگذارید. در این محاسبات هزینه فرصت کاری که میتوانستید در آن پنج ساعت به جای رانندگی برای صرفهجویی در هزینهها انجام دهید در نظر گرفته نشده است. ممکن است هنوز حس کنید این معامله ارزشش را دارد. اما انجام این محاسبات باعث میشود با دید دیگری به ارزش زمان نگاه کنیم که ترجیح میدهیم آن را به شدت دست کم بگیریم.
تله زمانی چهارم: ما مشغله داشتن را به عنوان نماد شأن و منزلت در نظر میگیریم
حالا بیش از هر زمان دیگری هویت ما با کار گره خورده است. بهترین اطلاعات به دست آمده در زمینه استفاده درست از زمان نشان میدهند مردم در ایالات متحده هدف خود را با توجه به کار پیدا میکنند نه دوستان، خانواده یا عادتهای خود. در یک نظرسنجی که در سال 2017 انجام شد 95 درصد جوانان گفتند «داشتن یک حرفه لذتبخش و معنادار» برای آنها «خیلی مهم» است.
با توجه به اهمیتی که ما برای کار قائل هستیم کسی که از نظر کاری پرمشغله است دارای شأن خاصی است. ما چنین چیزی را مانند نشان افتخار به لباس خود میزنیم. ما میخواهیم به عنوان کارمندی شناخته شویم که بیشترین ساعات کاری را دارد حتی زمانی که این ساعات بهرهوری نداشته باشند. ناامنی مالی که در حال افزایش است هم باعث بالا رفتن گرایش به کار شده است. از آنجایی که نابرابری در جامعه هر روز بیشتر میشود مردم بدون توجه به وضعیت فعلی خود مدام فکر میکنند در آینده امنیت مالی نخواهند داشت. افرادی که کار خود را خوب انجام میدهند نگران این هستند که تا چه حد ممکن است شکست بخورند. کسانی که سعی دارند مخارج خود را تامین کنند هم از این میترسند که بیشتر پسرفت کنند.
بیشتر ما با کار بیشتر و تلاش برای کسب درآمد بیشتر با این ناامنی مالی کنار میآییم و تصور میکنیم این همان استفاده درست از زمان است. و زمانی که پول خود را صرف چیزهایی مانند بیرون شام خوردن یا سفر تعطیلاتی میکنیم احساس گناه میکنیم.
استفاده درست از زمان: داشتن مشغله زیاد خطرناک است
با وجود اینکه هویت شخصی ما در میان کار و بهرهوری پیچیده شده است داشتن یک ظاهر اجتماعی پرمشغله باعث میشود احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم. در مقابل تمرکز بر چیزی غیر از کار کردن ممکن است برای معیشت و وضعیت زندگی ما خطرناک باشد. نگران این هستیم که کسی برای ما ارزش قائل نشود و تا حدی هم در این مورد حق داریم.
به نظر میرسد کارفرمایان بیشتر به گروه افراد پرمشغله پاداش میدهند. تحقیقات نشان داده است دیگران فکر میکنند افرادی که مدام در حال کار هستند و مشغله زیادی دارند کارکنان بهتری هستند که پول و اعتبار بیشتری دارند حتی اگر چنین چیزی حقیقت نداشته باشد. همچنین دیگران فکر میکنند چنین افرادی از نظر جسمی هم بیشتر فعال هستند. حتی اگر آن لحظه که یک نفر ایمیلی را که ساعت 8:30 شنبه شب ارسال کردهاید میبیند احساس خوبی داشته باشید این رفتار شما منجر به یک زندگی ناسالم میشود که نمیتوانید از آن رضایت داشته باشید.
تله زمانی پنجم: از بیکاری بیزاریم
حتی اگر در جامعهای کاملاً برابر زندگی میکردیم از نظر زمانی خودمان را تحت فشار میگذاشتیم چون انسان برای بیکار بودن ساخته نشده است. محققانی که در زمینه استفاده درست از زمان مطالعه میکنند به این پدیده بیزاری از بیکاری می گویند، این وضعیت باعث میشود کارهای عجیبی از ما سر بزند.
دن گیلبرت (Dan Gilbert) استاد روانشناسی در دانشگاه هاروارد چند نفر از دانشجوهای کالج را در یک اتاق خالی نشاند و هیچ کاری به آنها نداد. بسیاری از آنها ترجیح میدادند به جای اینکه با افکار خود تنها باشند به خودشان شوکهای الکتریکی ملایم بدهند. پژوهش دیگری نشان داد والدین شاغل در حین انجام دادن فعالیتهای تفریحی احساس «کسالت» و «استرس» میکنند و این نشان میدهد که حتی افرادی که بیش از دیگران با کمبود وقت مواجه هستند نمی دانند چطور باید استراحت کنند.
ممکن است تکنولوژی باعث شود دیگر با افکار خود تنها نمانیم اما این دامی است که منجر به ایجاد استرس و کمبود زمان میشود. اتصال مداوم به تلفنهای همراه اجازه نمیدهد مغز بهبود پیدا کند و همین باعث میشود سطح استرس ما بالا بماند و از زمان حال فاصله بگیریم.
در واقع ثابت شده که بیکاری شکل ارزشمندی از اوقات فراغت است و میتواند به ما کمک کند زمان بیشتری داشته باشیم. مزایای جسمی و ذهنی که با رها کردن مغز به دست میآوریم خیلی ارزشمندتر از استرسی است که وقتی همیشه ذهن خود را درگیر نگه میداریم احساس میکنیم.
تله زمانی ششم: تصورمان از زمانی که فردا در اختیار داریم بیش از مقدار واقعی آن است
بیشتر ما وقتی به استفاده درست از زمان فکر میکنیم در مورد زمانی که در آینده در اختیار داریم بیش از حد خوشبین هستیم. ما به اشتباه تصور میکنیم زمانی که فردا در اختیار داریم بیش از وقتی است که امروز داریم. گاهی اوقات به این وضعیت «اشتباه در برنامهریزی» گفته میشود و من به آن میگویم اثر «بله… لعنت!». اجازه دهید در این مورد بیشتر توضیح بدهم.
دوشنبه پیش یکی از دوستانم از من پرسید میتوانم روز شنبه در اسباب کشی به او کمک کنم؟ گفتم مشکلی نیست و درخواستش را پذیرفتم. روز سهشنبه یکی از همکارانم از من درخواست کرد شنبه گزارش او را بررسی کنم. پاسخ من مثبت بود. روز چهارشنبه یکی دیگر از دوستانم من را شنبه شب برای شام به یک رستوران جدید دعوت کرد که دوست داشتم غذای آن را امتحان کنم. پاسخ من مثبت بود. دوباره و دوباره و دوباره تا صبح شنبه پاسخ مثبت دادم، تا زمانی که از خواب بیدار شدم و با خودم فکر کردم: «لعنت! با خودم چه فکری کرده بودم!»
در واقع به عنوان یک پژوهشگر در زمینه خوشبختی میدانم به چه چیزی فکر میکردم: «با وجود اینکه الان خیلی سرم شلوغ است ولی شنبه روز تعطیل است و من زمان کافی برای انجام این کارها را دارم.»
استفاده درست از زمان: ما بیش از حد خوشبین هستیم
از نظر آماری بهترین چیزی که میتواند میزان مشغله ما را در هفته آینده پیشبینی کند میزان مشغلهای است که در حال حاضر داریم. ذهن ما مدام این نکته مهم را فراموش میکند و به شکلی ما را فریب میدهد که باور کنیم بعداً بیشتر از حالا زمان داریم. این خوشبینی بیش از حد در زمینه استفاده درست از زمان نشانه این است که ما حتی برای کارهای کوچکی که تمایلی به انجام دادن آنها نداریم هم سوار بلههای خود هستیم. ما دوست داریم بله بگوییم چون فکر میکنیم این راهی است که میتوانیم بر تنبلی غلبه کنیم و احساس بهرهوری، ارتباط، ارزش، احترام و دوست داشته شدن داشته باشیم.
اما زمان لازم برای رسیدگی به این بلهها از کجا میآید؟ البته از زمان فراغتی که میتوانستیم با استفاده از آن احساس کنیم زمان بیشتری در دسترس داریم. از قضا درصورتیکه مدام سرمان شلوغ باشد دیگر اهدافی که قصد داشتیم از طریق این مشغلهها به آنها برسیم برای ما کمرنگ میشوند.
استفاده درست از زمان: تلههای زمانی متفاوت
خب اینها شش تله زمانی رایج بودند هرچند دلایل بیشتری هم برای اینکه ما در اولویتبندی زمان و استفاده درست از زمان شکست میخوریم وجود دارد. در حال حاضر هدف شما باید تشخیص و استناد به تلههای زمانی باشد که اغلب گرفتار آنها میشوید.
به خاطر داشته باشید که تلههای زمانی شما مشابه تلههای زمانی افراد دیگر نیستند. چیزی که باعث میشود این کار تبدیل به یک تله شود این است که شما را ناراحت میکند و زمانی را که میتوانستید صرف شاد کردن خود کنید از شما میدزدد.
همه ما توانایی غلبه کردن بر تلههای زمانی که قربانی آنها شدهایم را داریم. درست مانند زمانی که میخواهید تناسب اندام خود را حفظ کنید برای دسترسی بیشتر به زمان هم لازم است هر روز گامهای کوچک و حساب شدهای بردارید و به این شکل زمان بیشتری خواهید داشت که میتوانید از آن لذت ببرید. درست مانند حفظ تناسب اندام این کار هم در ابتدا راحت نیست. جامعه و روان ما باعث میشوند این تلههای زمانی خیلی جذاب به نظر برسند.
به تمرینات مداوم خود ادامه دهید و درست همانطور که نباید زمانی که تمرینهای ورزشی خود را به صورت کامل انجام نمیدهید خودتان را سرزنش کنید، زمانی هم که در اولویتبندی زمان بد عمل میکنید نباید از خودتان انتقاد کنید.
نیروهای متعددی هستند که انجام این کار را دشوار میکنند. ما به صورت طبیعی در برابر کمبود زمان به گونه ای واکنش نمیدهیم که بتوانیم آن را کنترل کنیم. درواقع مطالعات نشان میدهند وقتی احساس میکنیم سرمان شلوغ است کارهای کوچک و سادهای انجام میدهیم که باعث میشوند احساس کنیم بیشتر بر روی زمان خود کنترل داریم. در این مورد این یک احساس کنترل اشتباه است که باعث کاهش علت اصلی مشغله ما نمیشود.
جمعبندی
گرچه فقر زمانی برای همه به یک شکل به نظر میرسد اما دسترسی داشتن به زمان و استفاده درست از زمان برای همه یکسان نیست. ممکن است برای شما مانند این باشد که به جای چرخیدن در گوشی همراه 15 دقیقه بیشتر وقت خود را صرف گیتار زدن کنید، یا میتوانید به جای اینکه صبح شنبه در مورد شایعههای محل کار به همکاران خود پیام بدهید 10 دقیقه مدیتیشن انجام دهید یا روش سرمایهگذاری با پسانداز خود را یاد بگیرید.
مهم نیست دسترسی به زمان برای شما چطور به نظر میرسد، افرادی که بیشتر از همه زمان دارند و از آنها به شادترین نحو ممکن استفاده میکنند به شکل حساب شدهای از زمان آزاد خود استفاده میکنند. تلاش برای دسترسی به زمان بیشتر به معنای شناخت و غلبه بر تلههای زمانی زندگی است و از این طریق میتوانیم هر روز به صورت آگاهانه لحظههای شادتر و معنادار تری ایجاد کنیم.
۰ دیدگاه