آدا لاولیس (Ada Lovelace) دو سال قبل از اینکه تصورات دوران کودکی خود را از یک ماشین بافندگیِ مکانیکی، با استعدادش در ریاضیات ترکیب کند و اولین برنامه کامپیوتری جهان را در 65 صفحه بنویسد در نامه ای چنین نوشت: خلاقیت، هنرِ کشف و ترکیب کردن است. کارِ خلاقانه «نقاط مشترک را بین موضوعاتی که هیچ ارتباط آشکاری با هم ندارند به وجود می آورد.»
خلاقیت در شعر
پدر آدا لاولیس، شاعر لرد بایرون، (اسطوره سبک رمانتیسم)، این تعریف را در آثار خود تجسم بخشید. او برای سرودن شماری از اصیل ترین و ماندگارترین شعرهای جهان، مفاهیمی که در زمان و مکان پراکنده بودند گرد هم آورد. او مفاهیمی از “کنفوسیوس” و “ویرژیل”، داروین و مری شلی، تراژدی یونانی و نجوم گالیله را درهم آمیخت و به زبان شعر درآورد.
یک قرن پس از لرد بایرون و بعد از انقلابی در شعر، “ریلکه” (Rilke) این ماهیت ترکیبی خلاقانه را برای نوشتن مفاهیمی زیبا و عمیق به کار برد.
از نگاه “بالدوین” (Baldwin)، شاعران «تنها افرادی هستند که حقیقت را در مورد ما می دانند.» حال این تعریف شامل همه هنرمندان، تمامی سازندگان زیبایی و دانش، همه آنهایی که بت های خودشناسی ما هستند نیز می شود. همه شاعران این واقعیت را از نزدیک درک می کنند، آنها می دانند که تنها حقیقت موجود در مورد خلاقیت: رهایی از نفس است.
هیچ لوح سفیدی وجود ندارد که آثاری با اصالت ساخته باشد. هیچ چیز اصیل نیست، زیرا همه چیز تحت تأثیر است. همه چیز اصیل است، زیرا هر تأثیری توسط تخیل ما تغییر می کند و بعد به هنر ما راه پیدا می کند. هر چیزی که آن را زندگی کردهایم و به آن عشق ورزیدهایم، به آجرهای وجودمان تبدیل میشود و ما را می سازد. بزرگترین معنای هنرمند بودن، هشیاری نسبت به تمامیت زندگی است، هشیاری از زندگی ای که با آن روبرو میشویم، به آن نفوذ می کنیم، جذب آن می شویم.، تحت تأثیر آن قرار میگیریم و حرکت میکنیم تا پدیده های درونی آن را به آنچه خلق می کنیم ترجمه کنیم.
خلاقیت از نگاه نیک کیو
این همان چیزی است که “نیک کیو” Nick Cave هنرمندی که گویی نیمی بایرون و نیمی بالدوین است، در شمارهای از Red Hand Files به آن می پردازد. این یک مجله آنلاین متعلق به او است که در آن سؤالات طرفداران را دریافت می کند و پاسخ آنها را در قالبِ مقالاتِ سرشار از بینش، روحیه و حساسیت ارائه میدهد. گویی در مقاله هایش درهای پشتی را به اتاقک های تاریکی باز می کند که سرگشتگی های ما در مورد هنر و زندگی در آن ساکن هستند. نیک کیو آن اتاقها را با نور ادراک همدلانه روشن می کند.
من روح خود را در طبیعت منعکس میکنم. یکی از نقاشیهای مارگارت سی کوک برای نسخه انگلیسی “Leaves of Grass” اثر والت ویتمن در سال ۱۹۱۳.
وقتی یکی از طرفدارانش از نیک کیو میپرسد که چگونه پرده ای روی همه تاثیرات بیرونی میکشد تا صدای درونی خود را بشنود و مطمئن شود که خلاقیتش کاملاً متعلق به خودش است، نیک کیو با شاعرانگی پاسخ میدهد:
«هر چیزی که شما خلق می کنید در نهایت متعلق به خودتان نیست. با این حال همه آن شما هستید. به نظر من تخیل شما، شبیه به یک رقصِ تصادفی در بین اطلاعات ثبت شده در حافظه و تاثیرات آن بر شما است، یک اتفاق ذاتی نیست، بلکه ساختاری است که در انتظار یک تحریک معنوی است.»
«روح شما بخشی ضروری از شما است. روح متفاوت از تخیل است و فقط متعلق به شما است. ما به این نیروی نامرئی و حیاتی، همواره ترکیبی از اطلاعات، حافظه و تجربه می دهیم تا خروجی آن (خلاقیت) شکل و زبان پیدا کند. در برخی از افراد این روح مانند آتشی شعله ور است و در برخی دیگر سوسویی کم نور است. اما در همه افراد وجود دارد و میتوان آن را با کار روزانه شعله ور کرد.»
خلاقیت نغمه زندگی است
ام. سی. ریچاردز، شاعر و سفالگر، مفهومی دوست داشتنی از خلاقیت را ارائه می کند؛ خلاقیت همانند شعری است که از شخصیتِ انسان سرشار می شود. این توصیف دقیق و شاعرانه این واقعیت اساسی را نشان می دهد که خودِ زندگی کردن ما در نهایت کاری خلاقانه است. نیک کیو اضافه می کند:
«کمتر نگران چیزی باشید که می سازید، خودتان را وقف پرورش این روح سیال کنید. تمام اشتیاق خود را برای گسترش این نیرو به کار بگیرید، با تعهد به انجام عملِ خلاقانه می توانید پیش بروید، هر بار که به آن جرقه مبتکرانه بها بدهید قوی تر می شوید. هرچه تعهد بیشتری به این فرآیند نشان دهید، کار بهتری انجام میدهید و استعداد والاتری به جهان هدیه می دهید. خودتان را به طور کامل وقف کار کنید، نتیجه را رها کنید تا صدای واقعی شما ظاهر شود. خواهید دید که راه دیگری وجود ندارد.»
در اینجا انعکاس هایی از سخنان ویتمن (Whitman) وجود دارد که در کتاب «قوانین خلق اثر» برای «هنرمندان، نوازندگان و رهبران آینده» می گفت که تنها برای «ارضای روح» خلق کنید. پژواکهایی نیز از مری الیور و فراخوانی او از «خود سوم» وجود دارد. خود سوم آن بوته انرژی خلاق ما است، که از ما میخواهد به آن قدرت و زمان بدهیم.
۰ دیدگاه