صفحه نخست < مجله ها < Slate < کلاهبرداری بزرگی به نام مقطع کارشناسی ارشد

کلاهبرداری بزرگی به نام مقطع کارشناسی ارشد

26 آبان 1400 | Slate, ایده و اندیشه, مصاحبه

© برگرفته از وبسایت Slate, نویسنده JORDAN WEISSMANN ، منتشر شده در جولای 2021
میزان پیچیدگی مطلب: متعادل
زمان تخمینی مطالعه: 11 دقیقه
فارغ التحصیلی

بخشی از متن

اخیرا، وال استریت ژورنال گزارش نگران کننده‌ای در مورد بار بدهی‌های کمرشکنی که دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های سطح بالا با آن مواجه هستند منتشر کرد. متاسفانه شانس اینکه دانشجویان بتوانند پول کافی برای پرداخت بدهی خود را تهیه کنند خیلی کم است. این مقاله به موضوع کلاهبرداری بزرگی که در آموزش عالی جریان دارد می پردازد.

لطفا در انتهای صفحه به این مقاله امتیاز دهید.

مقدمه

هفته گذشته وال استریت ژورنال گزارش نگران کننده‌ای در مورد بار بدهی‌های کمرشکنی که دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در رشته‌هایی مانند نمایش و فیلم در دانشگاه‌های سطح بالا با آن مواجه هستند منتشر کرد. در این رشته‌ها فرصت‌های شغلی محدود هستند و شانس اینکه دانشجویان بتوانند پول کافی برای پرداخت بدهی خود را تهیه کنند خیلی کم است. 

از آنجایی که این مقاله بر روی برنامه‌های MFA در مدارس Ivy League (دسته هشتگانه از دانشگاه های معتبر آمریکای شمالی) متمرکز بود (در این برنامه فقط یک مورد 300 هزار دلار وام برای رشته فیلم‌نامه ‌نویسی گرفته بود.) خیلی زود در میان توییتر بازها محبوبیت پیدا کرد. این مقاله به افزایش اساسی و نگران کننده هزینه‌های آموزشی در زمینه آموزش عالی اشاره می‌کرد؛ در واقع مقطع کارشناسی ارشد برای کالج‌ها و دانشگاه‌ها تبدیل به یک طرح پول‌ساز بزرگ شده است، جایی که مرز بین تحصیلات انتفاعی و غیرانتفاعی کاملاً محو شده است. البته به همان اندازه که برنامه‌های آموزشی بد وجود دارد برنامه‌های خوبی هم هستند، ولی وقتی این برنامه‌ها را بررسی کنید متوجه می‌شوید در این میان یک مشکل اساسی وجود دارد. 

برنامه‌های غارتگر دانشگاه‌ها

افراد زیادی نمی‌توانند در مورد این موضوع به اندازه کوین کری(Kevin Carey) مدیر برنامه سیاست آموزش و پرورش در برنامه New America مطلب قانع کننده‌ای بنویسند. او به عنوان روزنامه نگار و متفکر سال‌ها در مورد کلاهبرداری های آموزش عالی بحث میکند. او می گوید: «دانشگاه‌ها به برنامه‌های مقطع کارشناسی ارشد مانند گاوهای شیردهی نگاه می‌کنند که می‌توانند به وسیله آن ضررهای خود را جبران کنند» همچنین او به دانشگاه‌هایی مانند هاروارد هم اشاره می‌کند که چه برنامه‌هایی برای غارت دانشجویان ارائه می‌دهند. افزایش دوره‌های آنلاین فقط باعث گسترده‌تر شدن این مشکل شده است. زیرا از این طریق دانشگاه‌ها می‌توانند با هدف ثبت‌نام دانشجویان در مقیاس صنعتی، برندهای خود را در سطوح ملی و بین‌المللی تبلیغ کنند. 

در سال 2019 کری پدیده نوظهور مدیر برنامه‌های آنلاین یا OPM را به شکلی طولانی و نگران کننده مورد بررسی قرار داد. OPM به شرکت‌های خصوصی مانند 2U گفته می‌شود که بسیاری از دانشگاه‌ها از Yale گرفته تا دانشگاه‌های کوچکی مانند اورگان در کنکوردیا از آن‌ها برای ایجاد خدمات آنلاین خود استفاده می‌کنند. این شرکت‌ها از طرف دانشگاه، دوره‌های آنلاین را طراحی و اجرا می‌کنند و دانشگاه می‌تواند نام خود را روی این دوره‌ها بگذارد. این شرکت‌های OPM تا 70 درصد از میزان شهریه پرداخت شده توسط دانشجویان را دریافت می‌کنند. مقدار زیادی از این پول با وام‌های دولتی تأمین می‌شود که ممکن است هیچ وقت دانشجوها نتوانند اقساط آن‌ها را پرداخت کنند. 

کوین کری

 

مصاحبه با کوین کری

بعد از خواندن مقاله وال استریت ژورنال با کری تماس گرفتم و نظر او را در مورد وضعیت کنونی بازار مقطع کارشناسی ارشد و راهکارهایی که برای حل این مشکل وجود دارند پرسیدم. 

قصور دانشگاه‌های سطح بالا

-جردن وایزمن: «احساس می‌کنم شما به شکل حساب شده‌ای این موضوع را پیش کشیدید _ درحالی‌که هیچ وقت با این صراحت در مورد آن حرف نمی‌زدید _ که مقطع کارشناسی ارشد در واقع کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی است و به نظر می‌رسد دانشگاه‌های غیرانتفاعی معتبری هم در این میان مقصر هستند. این برداشت درستی از توضیحات شما در این مورد است یا من زیادی هدف شما را تحریف کردم؟»

کوین کری: «احتمالاً بزرگ‌ترین کلاهبرداری در زمینه آموزش عالی برای همیشه همان مدرک‌های یک‌ ساله‌ای می‌مانند که کالج‌های انتفاعی ارائه می‌دهند، قیمت این برنامه‌ها حدود 25 هزار دلار است درحالی‌که دانشجوها نمی‌توانند با استفاده از این مدرک جایی استخدام شوند. شاید مقطع کارشناسی ارشد در فهرست کلاهبرداری ها جایگاه دوم را داشته باشد. البته در دانشگاه‌هایی که از نظر قانونی انتفاعی محسوب نمی‌شوند برنامه‌های کارشناسی ارشد بزرگ‌ترین کلاهبرداری آموزش عالی محسوب می‌شوند.» 

-حق با شماست، اما چیزی که باعث می‌شود کارشناسی ارشد با برنامه‌های گواهی یک ساله که مدارس شبانه ارائه می‌دهند متفاوت باشد این است که توسط دانشگاه‌های Ivy League و مدارس آنلاین مشابه ارائه می‌شوند.

در مواردی شباهت این برنامه‌ها با مقطع کارشناسی ارشد خیلی بیشتر از چیزی است که به نظر می‌رسد. بسیاری از آن‌ها برنامه‌های گواهی یک ساله هستند. ما آن‌ها را به این شکل صدا نمی‌کنیم و در عوض به آن‌ها می‌گوییم مقطع کارشناسی ارشد که این هم بخشی از مشکل است. در واقع این برنامه‌ها طرح‌های یک ساله شغلی هستند که برای دانشجویان بدهی‌های سنگینی ایجاد می‌کنند و از طریق شبکه تبلیغات آنلاین به صورت تهاجمی تبلیغ می‌شوند. 

مراکز ارائه دهنده این برنامه ها ادعا می‌کنند موقعیت‌های اقتصادی کاملا مشخصی را در یک زمینه معین ارائه میدهند. تفاوت آن‌ها با مقطع ارشد این است که به دانش آموزانی که تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده باشند ارائه می شوند، در حالیکه مقطع ارشد برای دانشجویانی است که به تازگی لیسانس خود را گرفته اند. به جز این هر دو برنامه یکسان هستند و این همان کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی است.

دانشگاه کلمبیا

-می‌توانید یک نمونه از برنامه‌هایی که در مورد آن‌ها صحبت می‌کنید را نام ببرید؟

مقطع کارشناسی ارشد روزنامه نگاری در دانشگاه کلمبیا یک دوره 10 ماهه است که با هزینه‌ای حدود 70 هزار دلار ارائه می‌شود. این برنامه در ماه سپتامبر شروع و در ژوئن تمام می‌شود. یعنی در کمتر از یک سال باید کارهای زیادی انجام دهید. این کاملاً یک مقطع شغل محور است. هزاران هزار برنامه _ شغل محور _ وجود دارد. 

یکی از دلایلی که دانشگاه‌ها می‌توانند بر بازار مقطع کارشناسی ارشد تسلط داشته باشند این است که برخلاف بازار مقطع کارشناسی در این زمینه محدودیتی ندارند. اگر قرار باشد دوره کارشناسی ارائه شود حتماً باید یک برنامه 4 ساله باشد. ما دوره کارشناسی 2 ساله یا 6 ساله نداریم. در این مورد دانشگاه‌ها باید نرخ پذیرش خود و میانگین امتیاز SAT خود را برای عموم منتشر کنند، بنابراین اطلاعات تعداد برنامه‌هایی که به صورت گزینشی ارائه می‌شوند باید در دسترس باشند. 

اما در مورد مقطع کارشناسی ارشد این‌طور نیست و تقریباً می‌توانیم روی هر نوع دوره آموزشی نام کارشناسی ارشد را بگذاریم. دانشگاه‌ها مجبور نیستند آمار پذیرش خود را در مقطع کارشناسی ارشد منتشر کنند. فکر می‌کنم همین مسئله هم مؤسسات آموزشی که عناوین خیلی جذابی دارند را وسوسه می‌کند که دانشجویان زیادی در مقطع کارشناسی بپذیرند. دلیلش هم این است که این مؤسسات نمی‌توانند از طریق فرآیند گزینش دانشجوهای زیادی در مقطع کارشناسی بپذیرند. همچنین به دلیل اینکه کسی از کاری که این موسسه‌ها انجام می‌دهند خبر ندارد آن‌ها هم جریمه نمی‌شوند. 

دانشجوی رشته هنر در کارگاه نقاشی

Photo by Andrea Piacquadio from Pexels

بدهی دانشجویان رشته هنر

-می‌خواهم کمی درباره مقاله وال استریت ژورنال که هفته پیش توجه افراد زیادی را به موضوع کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی جلب کرد صحبت کنم. این مقاله خیلی روی برنامه‌های MFA دانشگاه کلمبیا متمرکز بود. به ویژه بر روی مبلغ بدهی قابل توجهی که برخی دانشجویان رشته فیلم داشتند و این بدهی‌ها مدام زیادتر می‌شوند.

به نظر من دو موضوع مهم وجود دارد که دانشجویان MFA دانشگاه کلمبیا به صورت هم‌زمان در معرض خطر آن‌ها قرار دارند. اولاً به طور کلی در آموزش عالی دریافت هزینه‌های خیلی زیاد از رشته‌های هنری اغلب خیلی مشکل ساز است. اگر نگاهی به فهرست دانشگاه‌های هنر انتفاعی و غیر انتفاعی  در سراسر کشور بیندازید می‌توانید مشاهده کنید که درآمد خیلی وحشتناکی از نظر دریافت شهریه و وام‌های پیش‌فرض دارند. اصطلاح «هنرمند گرسنه» به دلیل همین چیزهاست که در زبان محلی جا افتاده است. 

مشکل بعدی، توانایی گسترده موسسات آموزشی در ارائه مقطع کارشناسی ارشد پولی است. این موضوع به دلیل تغییر خاصی که در سیاست وام‌های دانشجویی فدرال (دولتی) ایجاد شده است بیشتر در میان مؤسسات گسترده می‌شود. فکر می‌کنم حدود 15 سال پیش یا بیشتر بود که دولت فدرال تمام محدودیت‌های مربوط به وام تحصیلات تکمیلی را حذف کرد و دانشجویان می‌توانند بدون توجه به هزینه‌های بالای تحصیلات تکمیلی با دریافت وام در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کنند.

دانشجوهای کارشناسی برای دریافت مدرک لیسانس خود فقط می‌توانند مبلغ مشخصی وام از دولت فدرال دریافت کنند. دلیلش هم این است که دولت نمی‌خواهد مردم بیش از حد بدهی داشته باشند. در مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشجویان نه تنها می‌توانند برای پرداخت کل هزینه شهریه دانشگاه وام بگیرند، بلکه امکان دریافت وام برای پرداخت هزینه اتاق، غذا و هزینه‌های زندگی را هم دارند.

 این هزینه‌ها در شهر می‌توانند سالانه چیزی حدود هزاران دلار یا بیشتر باشند. یعنی شما می‌توانید صرف نظر از میزان بدهی که به دولت فدرال دارید و اینکه آیا قصد پس دادن آن را دارید یا نه از دولت وام بگیرید. به این ترتیب زمینه برای کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی ایجاد می‌شود.

-چرا دولت چنین تغییری ایجاد کرد؟

خب دلیل خوبی پشت این کار نیست. دلیلش این است که دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد نسبت به افراد در بخش‌های دیگر این سیستم وام خود را با نرخ بهره بالاتری بازپرداخت می‌کنند. یعنی دولت فدرال این امتیاز را به خاطر کسب درآمد بیشتر به دانشجویان مقطع ارشد اعطا می‌کند. بنابراین دولت این درامد ها را به بودجه خود اضافه کرده و پول بیشتری برای خرج کردن دریافت می‌کند. 

همچنین این تصور وجود دارد که اگر این کار را انجام نمی‌دادند دانشجوها مجبور می‌شدند وام خصوصی دریافت کنند. پس از آنجایی که وام دولتی گزینه‌های بیشتری مانند امکان به تاخیر انداختن وام، بازپرداخت بر اساس درآمد و بخشش بالقوه وام ارائه می‌دهد، بهتر است دانشجوها وام فدرال دریافت کنند. اما مشکل اینجاست که با ایجاد یک منبع مالی نامحدود برای تأمین هزینه‌های برنامه‌های تحصیلات تکمیلی یک خطر اخلاقی بزرگ برای دانشگاه‌هایی که این برنامه‌ها را ارائه می‌دهند به وجود می‌آید. همه این‌ها منجر به کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی می‌شود. 

وام‌های فدرال یا وام‌های خصوصی؟

-به نظر شما ممکن است تصور دولت این باشد که در صورت عدم ارائه وام‌های نامحدود دانشجویی به دانشجویان کارشناسی ارشد ممکن است دانشجوها به شرکت‌هایی مانند SoFi یا سایر شرکت‌های ارائه وام خصوصی مراجعه کنند؟ 

در این مورد شما فقط معامله می‌کنید و فکر می‌کنم اگر خطر قرض دادن بیش از حد وجود داشته باشد می‌توانید دسترسی و میزان وام را متعادل کنید. همچنین این را هم در نظر بگیرید که اگر قرار باشد از برنامه تحصیلات تکمیلی استفاده کنید ولی به خاطر محدودیت‌هایی در وام های دولتی نتوانید هزینه تحصیل خود را پرداخت کنید و کسی را هم پیدا نکنید که بقیه پول را با شرایط مناسبی به شما قرض دهد، شاید مجبور باشید تحصیلات تکمیلی را فراموش کنید. 

وام دانشجویی

Photo by Nataliya Vaitkevich from Pexels

تفاوت موسسه‌های انتفاعی و غیرانتفاعی

-نکته‌ای که خیلی به آن اشاره کردید و در مقاله فوق‌العاده‌ای که چند سال پیش برای HuffPost نوشتید هم در مورد آن حرف زدید این است که وقتی صحبت از مقطع کارشناسی ارشد باشد تشخیص تفاوت بین موسسات غیرانتفاعی و انتفاعی خیلی سخت می‌شود. در مورد افزایش مدیران برنامه‌های آنلاین و به ویژه شرکت‌های خصوصی نوشتید که در پشت صحنه فعالیت می‌کنند و از طرف دانشگاه‌های غیرانتفاعی مانند USC  یا کالج کوچک Bible  دوره‌های آنلاین مقطع کارشناسی ارشد را اداره می‌کنند. به نظر شما در حال حاضر در مورد موسسات انتفاعی و غیرانتفاعی قانون باید به یک شکل اجرا شود؟

به نظر من از نظر قانونی تمام برنامه‌های کارشناسی ارشد باید به عنوان دوره‌های انتفاعی در نظر گرفته شوند، چون در واقع همه آن‌ها انتفاعی هستند. فقط با بررسی شهریه‌ای که مؤسسات غیرانتفاعی و دولتی برای برنامه‌های کارشناسی ارشد دریافت می‌کنند متوجه خواهید شد که همین مؤسسات نرخ شهریه را در بازار تعیین می‌کنند. واقعاً تفاوت زیادی بین آن‌ها وجود ندارد و میزان شهریه فقط بر اساس ظرفیت بازار تعیین می‌شود. فکر می‌کنم این دانشگاه‌ها در زمینه بازاریابی مثل شرکت‌های انتفاعی عمل می‌کنند. آن‌ها به دنبال حداکثر سود هستند. تصمیم‌های قیمت‌گذاری این موسسه‌ها هیچ ارتباطی با ارائه دوره‌های مقرون‌به‌صرفه یا موارد شبیه به این ندارد. 

یک مثال جالب در این مورد وجود دارد که به کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی هم مربوط می‌شود. دولت اوباما قانونی با عنوان اشتغال سودمند ایجاد کرد که فقط شامل کالج‌های انتفاعی و برنامه‌های شغل محور موسسه‌های غیرانتفاعی می‌شود. این قانون خیلی ساده است، به این صورت که مقدار پولی که افراد برای شرکت در یک برنامه تحصیلات تکمیلی وام می‌گیرند با پولی که بعد از اتمام برنامه پرداخت می‌کنند را مقایسه می کنند. اگر بدهی خیلی بیشتر از درآمد باشد اینطور فرض می شود که دانشجو هرگز قادر به بازپرداخت وام نخواهد بود. 

قانون اشتغال سودمند

زمانی که این قوانین تصویب شدند، دانشگاه هاروارد یک برنامه MFA داشت که اگر می‌خواست آن را تحت قانون اشتغال سودمند ارائه دهد وضعیت بدی پیش می‌آمد. من درباره این موضوع در مجله نیویورک تایمز مطلبی نوشتم. فقط به این دلیل که برنامه‌ای که ارائه می‌شد به یک مدرسه نمایشی وابسته بود که نزدیک دانشگاه هاروارد قرار داشت، این وضعیت حقوقی عجیب باعث شد آن‌ها هم مشمول این مقررات جدید شوند و نتیجه‌ای که به دست آمد دقیقاً به همان بدی نتایجی بود که هفته پیش از دانشگاه کلمبیا دریافت کردیم. 

به خاطر درآمد کم دانشجوها بدهی‌های زیادی ایجاد شد، دلیلش هم این بود که بر اساس خبرهایی که در دست داریم با بازیگری روی صحنه نمی‌توانید درآمد زیادی کسب کنید. فرقی ندارد در ابتدای راه دوره حرفه‌ای خود باشید یا هر جای دیگر آن.

بنابراین بله من فکر می‌کنم تمام برنامه‌های مقطع کارشناسی باید به عنوان برنامه‌های انتفاعی در نظر گرفته شوند و از مقررات مربوط به موسسات انتفاعی پیروی کنند. می‌دانیم که در طی 5 یا 10 سال گذشته به شکل قابل توجهی روابط خود را با شرکت‌های انتفاعی گسترش داده‌اند، این شرکت‌ها تمام کارهای بازاریابی را انجام می‌دهند، بسیاری از زیرساخت‌های آنلاین را ایجاد می‌کنند، به همه کارهایی که باید برای توسعه یک برنامه انجام داد رسیدگی می‌کنند و در برخی موارد تا 70 درصد درآمد آموزش را دریافت می‌کنند. همین ثابت می‌کند که تمایز بین موسسات انتفاعی و غیر انتفاعی در مقطع کارشناسی ارشد عملاً از بین رفته است و این یکی از نشانه‌های کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی است.

آموزش انلاین

Photo by Julia M Cameron from Pexels

هزینه بالای دوره‌های آنلاین

-دوره‌های آنلاین کارشناسی ارشد چه میزان از سهم بازار را در اختیار دارند؟ 

بر اساس آمارهایی که به دستمان می‌رسد در حال حاضر احتمالاً حداقل نیمی از ثبت‌نام‌ها در مقطع کارشناسی ارشد به صورت آنلاین صورت می‌گیرند. این آمار خیلی بیشتر از دوره کارشناسی و احتمالاً بیشتر از دوره دکتری است. زیرا برنامه‌های دکتری خیلی فشرده‌تر هستند و دانشجو رابطه بیشتری با مربی‌ها و اساتید دارد، همچنین خیلی از دانشجویان مقطع دکتری به صورت حضوری تحصیل می‌کنند. 

خیلی از این آمارها کاملاً منطقی هستند و به این معنی نیستند که کسی دارد کار وحشتناکی انجام می‌دهد. دلیلش این است که بیشتر افرادی که در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کنند احتمالاً شاغل هستند. سن آن‌ها بالاتر است. معمولاً خانواده تشکیل داده‌اند و شغل خودشان را دارند. برای این افراد شرکت در دوره‌های آنلاین خیلی راحت‌تر است. 

هرچند با وجود اینکه دوره‌های آنلاین مشکل ساز هستند ولی باید این حقیقت را هم در نظر بگیریم که برگزاری دوره‌های آنلاین این امکان را برای کالج‌ها فراهم کرده است که از نام برند خود به شکلی بی‌سابقه درآمد کسب کنند. یعنی شما می‌توانید دانشگاهی داشته باشید که خیلی معروف است و افراد زیادی تمایل دارند در آن تحصیل کنند، ولی قبل از وجود اینترنت فقط می‌توانستید خدمات خود را کم و بیش به افرادی ارائه دهید که در همان مکانی که شما هستید زندگی می‌کنند یا می‌توانند به آنجا سفر کنند. 

حالا خیلی ناگهانی دانشگاه شما می‌تواند یک برند جهانی داشته باشد که مردم سراسر جهان می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند و کل فرض بازار OPM انتفاعی این است که معیار همان درآمد آموزش آنلاین است.

قربانی این ماجرا چه کسی است؟

-پس در نهایت چه کسی اینجا قربانی شده است؟ دانشجوها؟ کسانی که مالیات پرداخت می‌کنند؟ کسانی که قبلاً از آن‌ها نام بردید؟ چه کسی در این بین بیشتر از بقیه ضرر می‌کند؟

قطعاً کالج‌ها قربانی این ماجرا نیستند چون از قبل حقوق خود را دریافت می‌کنند. در این معاملات هیچ‌گونه خطری برای کالج‌ها وجود ندارد. بدون شک دانشجوها قربانی می‌شوند. فرهنگ ما به مردم یاد داده است که باید به دانشگاه‌ها اعتماد کرد ولی دانشگاه‌ها از این اعتماد پول درمی‌آورند و عواقب خیلی کمی هم برای کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی وجود دارد. همچنین این هزینه به کسانی که در آمریکا مالیات پرداخت می‌کنند هم تحمیل می‌شود. 

بیشتر وام‌هایی که برای پرداخت هزینه مورد استفاده قرار می‌گیرند توسط دولت فدرال پرداخت می‌شود. افرادی که خبرهای مربوط به بدهی 1.7 تریلیون دلاری وام‌های دانشجویی را می‌خوانند باید به این مسئله توجه داشته باشند که بیش از نیمی از این وام‌های دانشجویی جدید مربوط به تحصیلات تکمیلی است نه مقطع کارشناسی. اگر کسی را ببینید که بدهی 200 یا 300 هزار دلاری دارد شک نکنید این بدهی برای تحصیلات تکمیلی است. هیچ‌کس این مقدار پول را برای تحصیل در مقطع کارشناسی از وزارت آموزش و پرورش قرض نمی‌گیرد. روش بازپرداخت این وام‌ها و اینکه چه کسی واقعاً این بدهی را پرداخت می‌کند پیچیده است زیرا پس دادن وام خیلی طول می‌کشد. دلیل دیگرش هم این است که در حال حاضر بسیاری از دانشجوهای مقاطع تحصیلات تکمیلی در برنامه‌های بازپرداخت وام مبتنی بر درآمد ثبت‌نام کرده‌اند که در این مورد ممکن است وام به آن‌ها بخشیده شود. 

راه حل مشکل بزرگ آموزش عالی

-راه‌حل ایده آل شما برای وضعیت آموزش عالی چیست؟ در مورد محدود کردن وام‌های فدرال برای برنامه های تحصیلات تکمیلی صحبت کردیم. به این اشاره کردید که مقررات برنامه‌های مقطع کارشناسی ارشد در کالج‌های انتفاعی و غیرانتفاعی باید با هم یکسان باشند و از قانونی مثل اشتغال سودآور پیروی کنند. اما راه‌حل ایده آل شما چیست؟ 

ما به یک ناظر قوی‌تر در بازار کارشناسی ارشد نیاز داریم. اول اینکه باید سقفی برای میزان پولی که دانشجوها برای تحصیلات تکمیلی می‌توانند قرض بگیرند وجود داشته باشد. همچنین برای میزان بخشش وام‌های دانشجویی هم باید سقفی ایجاد شود و این وضعیت قرض دادن پول به صورت نامحدود از بین برود. زیرا منابع مالی نامحدود باعث ایجاد خطرات اخلاقی می‌شوند. برنامه‌های گزینش تحصیلات تکمیلی و میزان تأثیرگذاری آن‌ها در پیدا کردن شغل و کمک به افراد برای بازپرداخت وام‌هایشان باید شفافیت بیشتری داشته باشد. همچنین باید برای برنامه بر اساس میزان اثرگذاری آن‌ها قانون‌گذاری کنیم. 

برای سروسامان دادن وضعیت برنامه‌های مقطع کارشناسی ارشد نمی‌توانیم فقط به بازار تکیه کنیم. فکر می‌کنم این کار کاملاً منطقی است که بگوییم اگر دانشگاه ارائه دهنده مقطع کارشناسی ارشد مدام دانشجویان را مجبور کند بیش از توان مالی خود وام بگیرند، دولت فدرال باید خودش را از این قضیه کنار بکشد و به دانشجوها وام ندهد. 

-تقریباً به پایان برنامه MFA رسیده‌ایم.

شاید. دوباره باید حساب و کتاب کنیم و در حال حاضر فقط دانشجوها بدهکار نیستند بلکه دانشگاه‌ها هم بدهی دارند. تنها دفاعی که کالج‌ها در مورد موضوع کلاهبرداری بزرگ آموزش عالی از خودشان می‌کنند این است که «ما به پول نیاز داریم». خب همه به پول نیاز دارند. این به نوبه خود اصلاً یک دفاع محسوب نمی‌شود. 

 

امتیاز به محتوای مقاله

امتیاز به محتوای مقاله

یک ستاره ← پنج ستاره

یک ستارهدو ستارهسه ستارهچهار ستارهپنج ستاره

میانگین امتیاز: ۳.۶۷ از ۵

تعداد رای ها: ۳

Loading...
نویسنده مقاله: Jordan Weissmann

نویسنده مقاله: Jordan Weissmann

جردن وایزمن

جردن وایزمن، سردبیر سابق آتلانتیک است. در حال حاضر در Slate در حوزه اقتصاد و سیاست نویسندگی می کند.

اگر در متن این مقاله اشتباه تایپی و یا غلط املایی پیدا کرده اید، لطفا اشتباه را هایلایت کنید و از طریق فشردن Ctrl+Enter به ما اطلاع رسانی کنید.

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چرا ثروتمند نیستید؟

چه عواملی چگونگی ثروتمند شدن افراد را تعیین می‌کند؟ آیا ممکن است شانس، نقشش بزرگتر از آن چیزی باشد که کسی انتظارش را دارد؟ و چگونه می‌توان از این عوامل، هر چه که هستند، برای تبدیل جهان به مکانی بهتر و عادلانه‌تر بهره‌برداری کرد؟

زنی گلی صورتی به اندازه صورتش بغل کرده

با افکارتان تنها بمانید

بیشتر ما به خاطر سبک زندگی مدرن، زمان فراغت خود را صرف دنیای بیرون می‌کنیم، اما آیا بهتر نیست کمی به سراغ درون خود برویم و با افکارمان تنها بمانیم؟

پرینس

بهترین تکنوازی های گیتار در تاریخ

نتایج نظرسنجی نشریه «گیتار پلیر» از خوانندگان نشان می دهد که برترین گیتاریست های تمام دوران؛ دیوید گیلمور، جیمی پیج، جیمی هندریکس، ادی ون هیلن و برایان مِی هستند. با معرفی 20 تکنوازی برتر تاریخ همراه ما باشید.

سیمپسون ها

مصاحبه با جان سوارتزولدر نویسنده مجموعه سیمپسون ها

اولین مصاحبه طولانی با یکی از معتبرترین نویسندگان طنز نویس تمام دوران‌ها.

انواع سبکهای ارتباطی

آشنایی با انواع سبک‌های ارتباطی در روابط

بسیاری از مشکلاتی که ما در روابط خود داریم به خاطر داشتن سبک ارتباطی متفاوت با شریک زندگی‌مان است؛ آشنایی با سبک‌های ارتباطی می‌تواند باعث رفتار آگاهانه‌تر و در نتیجه بهبود روابط ما شود.

امواج فراصوت

چگونه امواج فراصوت می‌توانند بافت استخوانی را درمان کنند؟

تحقیقات جدیدی درباره امواج صوتی صورت گرفته که نتایج شگفت انگیزی از اثرات این امواج در بازسازی استخوان را نشان می دهد.

آیا برای تکان دادن خودتان آماده هستید؟

آلبوم جدید بیانسه، اشتهای مردم را برای رقصیدن و توانایی او را برای انطباق با زمانه، آزمایش خواهد کرد.

داستان نان

معرفی 10 نوع نان اروپایی و داستان های جذابشان

نان از جمله مواد غذایی است که از زمان‌های قدیم مورد استفاده قرار می‌گیرد و جزو جدایی ناپذیر همه خانه‌ها است. در اینجا با ده نوع نان اروپایی آشنا می‌شویم.

خودشناسی

روشی برای تغییر دیدگاه دیگران

از ارزش‌ها و باورهای خود به‌عنوان یک سلاح استفاده نکنید بلکه آن‌ها را به‌عنوان یک هدیه ارائه دهید.

آب اشامیدنی

داستان تکامل نوع انسان و ارتباطش با نیاز شدید انسان به نوشیدن آب

ما بیش از بسیاری از پستانداران دیگر به آب وابسته هستیم و مجموعه ای از استراتژی های هوشمندانه برای به دست آوردن آن ایجاد کرده ایم.

Pin It on Pinterest

بازخورد
بازخورد
چطور به این سایت امتیاز می دهید؟
آیا دیدگاه اضافه ای دارید؟
بعدی
در صورت تمایل برای پیگیری از سمت ما، ایمیل خود را وارد کنید
برگشت
ارسال
از ارسال نظر شما سپاس گذاریم.

Spelling error report

The following text will be sent to our editors: